از امنيت صحبت كرديم و اينكه من در آن مكان احساس امنيت مي كنم يا نه . حس امنيت كجاها و نزد چه كساني ايجاد مي شود ؟!!!
بزرگ شدن، ظرف وجودي آدمي؛ آن كاسه تبتي را جلوي چشم هايم به نمايش دراورد ظرف صبر و خشم وعشق و پذيرش حتي دوست داشتن خود كه چه مايه كم است و ...و من چه همه ابعاد وجودي ام كوچك است حس شرم و خشم داشتم از اين همه بر يك مدار ماندن در پس تجربه ها و خواندن ها هيچ نبود رشدي وجود نداشت و من بيهوده ... شايد به قول دكتر مهم نيست در حال حاضر كه رو به بزرگ شدن است اگرچه كه بنظرم آمد اين همه سال آب در هاون كوبيده ام و بيشتر منزجر شدم تا اينكه به بي خيالي بزنم و يا حتي خوشحال شوم.
چه بي انگيزه ام براي همه چيز شايد دچار افسردگي مزمن باشم ؟ شوخ طبعي چقدر از من دور است و بيگانهاا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر