جستن ؛ یافتن
و آنگاه به اختیار برگزیدن
اگر مرگ را از این همه بیشتر ارزشی باشه
حاشا , حاشا که هرگز از مرگ هراسیده باشم
هراس من باری همه مردن در سرزمینی است که مزد گورکن از آزادی آدمی افزون باشد
اولین شعری که مرا با بامداد استوار آشنا کرد و با خود اندیشیدم چه اندازه مردی عاشق و جسور باید باشد
و آنگاه به اختیار برگزیدن
اگر مرگ را از این همه بیشتر ارزشی باشه
حاشا , حاشا که هرگز از مرگ هراسیده باشم
هراس من باری همه مردن در سرزمینی است که مزد گورکن از آزادی آدمی افزون باشد
اولین شعری که مرا با بامداد استوار آشنا کرد و با خود اندیشیدم چه اندازه مردی عاشق و جسور باید باشد
۱ نظر:
يادش گرامي ...
ارسال یک نظر