یکشنبه، آذر ۱۴

take care

دلم مانده پیش فردا و پس فردای تو که بی محابا پیش می تازی برای گرفتن حق ات

 هزار راه می رود این دل لاکردار , می ترسد مراقب نباشی

 گرفتار شوی
 
می دانم که نمی دانی چقدر نگرانت می شوم
می دانم که شاید مرده باشم برایت
باز به تپش می افتد وقتی فکر روزهای ناخوشی تو به فکرش می رسد








۴ نظر:

ناشناس گفت...

دل خوشي كه نيست
حداقل دل نگراني باشه
مي شه دلمون به دل نگراني هامون خوش باشه

ژولي گفت...

اما دل نگرانی بیشتر آدم رو داغون می کنه

كژخيال گفت...

دورت بگردم
هر چي اعلام بلدم براش مي گم كه خدا نگه دارش باشه
نگراني عجيب و غريب است
گاهي نگراني براي نداشته ها بيشتر درگير مان مي كند تا نگهداري داشته ها

ژولي گفت...

دقیقا گاهی نگرانی برای نداشته ها تمام ذهنمان را اشغال می کند