دلم مي خواد برگرده ، دارم لحظه شماري مي كنم يه خبري ازش بشه . بعضي ها ميان زياد نمي مونن اما انگار عميق ميرن تو وجودت همش با خودم مي گم كاش از خط قرمز هم ديگه رد نشيم تا واسه همديگه بمونيم نبايد خاصش مي كردم بايد واسم يه آدم معمولي ميموند تا هميشه دوست مي مونديم نبايد مي خواستم اسپشوال بشه و يه حساب ديگه روش وا مي كردم . ديدي گاهي يه آدم رو اونقدر زياد دوست داري و برات مهم كه تحت شرايطي نمي خواي بذاريش و بذارتت كنار اون موقع است كه بايد بگي از اولش يه دوستي معمولي باشه تا واسه هميشه بتوني رو دوستيت حساب كني يكي نيست به من بگه آخه تو كه نمي توني نگهش داري حالا چرا اين طوري شروع كرديش
ميگه ديشب خواب ديده دوباره برگشته يعني ميشه كه بشه
دلم براش تنگ شده
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر