لال مانده در ازدحام روزهای زندگی کمی آن ور تر از خودش ایستاده است و می خواهد جمع کند همه ی آنچه هست را و هنوز از لابه لای انگشت های کشیده اش سر می خورند روزهای رفته و او پاورچین پاورچین دور نمی رود تا هر آنچه از میان او می دود را نظاره کند
پ ن : سرگردان
پ ن : سرگردان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر