جمعه، فروردین ۵

روزهای تولد

روزهای تولد واسه هرکسی یه جوره بعضی ها دوستش دارن بعضی ها هم نه . عده ای دلشون می خواد بهشون تبریک بگن و کلی کادو بگیرن بجاش بعضی ها هم همه چی رو سایلنت می کنن میخزن یه گوشه , دلشون نمی خواد کسی بیاد طرفشون حالا چه برسه به اینکه بخواد پیام تبریک بگیرن
حس و حال روزهای تولد بچگی با بزرگسالی فرق داره وقتی سنت کمتر انگار یه جور دیگه است , مثل باقی چیزهای دیگه که وقتی سنت میره بالا کم کم تغییر میکنه . باید یاد بگیریم عین اون روزهای اول به همه چیز یه طور دیگه نگاه کنیم انگار جدیدن و هیچ نشونی از تکرار نداره اون وقت که شاید بشه گفت امکان کشف جدید , لذت جدید و نگاه متفاوت وجود داره . کاری که ما ها یادمون رفته انجام بدیم و با همه چیز به دید کلیشه نگاه میکنیم و بی تفاوت از کنار خیلی چیزها می گذریم . بخاطر همینه که لذت هامون از دنیای اطرافمون کمتر میشه و کم کم به بی تفاوتی سوق پیدا میکنیم  بارون , برف , آفتاب و ابر  رو اگه با لذت حسش کنی اون وقت که مزه اش میره بین فضای خالی سلول هات میشینه . اما مجال نمیدیم به خودمون که بخواهیم از  کوچکترین هامون استفاده کنیم یاد گرفتیم تو هر چیزی منفعت خودمون رو ببینیم اگه آفتاب به دردمون میخوره  , آرزو میکنیم که مبادا لکه ابری بیاد وسط آسمون و اگه بارون برامون منفعت داشته باشه نمیخواهیم حتی رگه های شیطون خورشید از بین ابرها خودشون رو نشون بدن . ما اینیم به همه چیز از سوراخ کلید درمون نگاه میکنیم جرات نداریم درو باز کنیم یا حتی کلید و بندازیم تو سوراخش و اون دریچه کوچیک رو ببندیم . آره همه این تفکرات که نشون میده چطور با زندگی و مسائلش برخورد می کنیم با روز تولدمون با همدیگه با گلهای تو گلدون


پ ن : بی هیچ ویرایشی حتی بدون اینکه بخوام برگردم بخونمش دکمه پابلیش رو می زنم 

هیچ نظری موجود نیست: