یکشنبه، بهمن ۲

پست

هنوز نمي دانم لازم است پست هايي را پنهان كنم حتي پاكشان كنم يا نه ؟ اما مي دانم زندگي در جريان است و هيچ چيز قطعي وجود ندارد .  آلزايمر نمي گيرم براي اتفاقات زندگي ام دكمه ديليت وجود ندارد و با همه ي آنها بزرگ مي شوم روي پله هاي بالاتر مي ايستم بالاتر كه باشي به خودت به زندگي به آنچه زندگي آوار مي كند روي زندگي ات اشراف بيشتري داري و ايمان داري كه روي پاهاي خودت مي تواني بايستي نيازي به عصا نيست نيازي به ترحم نيست نيازي به حامي نيست چراكه خودت ياد گرفته اي حامي خودت باشي ياد گرفته اي محكم تر از قبل باشي و تنها به خودت اعتماد كني نه به روزگار نه به آدم ها نه به اخلاقيات تنها تويي كه مي ماني تنها تويي كه بعد از سالها هنوز هستي علي رغم همه ي تصادفات جان سالم به در برده اي ياد گرفته اي زندگي هر چه پيش آيد خوش آيد نيست تا تو طلب نكني نه كادويي و نه حتي مصيبتي پيش رويت نمي گذارند زندگي در پيش روست با همه ي راز آلودگي زخم زنندگي و مقاومت ناپذيري اش و ياد گرفته اي درس هايي هستند كه بهاي سنگيني دارند و بايد پاي همه ي آنچه كه قرار است ياد بگيري ايستادگي كني .

هیچ نظری موجود نیست: