شنبه، آذر ۴

نسرین شدن


ستوده می شود زنی که نامش سردم می کند زنی که ایستادگی اش زانوی نامردان را به لرزه واداشته زنی که  مردانگی اش عرق شرم بر لحظه هایم نشانده  چگونه می توانند عشق بورزند , پدر باشند , مادر باشند و عطش کودکانش را نادیده بگیرند. چطور می توانند روبروی تاریخ بایستند و  بگویند جرمش گرفتن حق مظلومان بود جرمش دفاع از حقوق جامعه ای بود که تازیانه می خورد     
بغض می گیردم سخت است بردن نامش سخت است به زوال رفتن جسمش را به نظاره نشستن سخت است دست روی دست گذاشتن و دیدنش که نباشد سخت است وجودم می خواهد فریادی باشد برای رهاییش برای زنی که مادر است مادر سرزمینی که متعلق به آن است مادر مردمی که به خواب رفته اند و بیمار و او تا آخرین توان با تب با درد , امیدوار , پای فرزندانش ایستاده تا شاید برخیزند تا شاید ستمگر دست از ظلم بردارد تا شاید کمترین حق زندگی را باز پس گیرد

هیچ نظری موجود نیست: