چهارشنبه، مرداد ۱۵

برای عکس ها

می نویسم , از تنهایی شان  , از  باهم بودنشان . از موهایی که در باد شناور است تنی که تنها روی تخت خوابیده ... اویی که خودش را کنار ساحل بغل گرفته و دست هایی که خوشحالند . جانی که ترک می شود و کسی که  مهر می ورزد.

راستش شاید کم کم عادت کنم ؛ که مخاطبم , آدم های میان عکس ها باشند . آنهایی که نمی شناسمشان اما از کادر به بیرون می خزند و سخن می گویند , آنهایی که می توانم از خلال ترکیب بندی ها و چرخش هایشان از فولو و فوکوس عکس به حس و حال میانشان  نفوذ کنم هم آنهایی که در کسری از ثانیه خودخودشان ثبت شده .

برای عکس ها می نویسم از آنها که هرگز نمی بینندم نمی شناسندم و نمی آیند و نمی ....

هیچ نظری موجود نیست: