شنبه، آذر ۵

روزها

یه جورایی اگه بتونم فضای مجازی : فیس بوک , پلاس  و می خوام تعطیل کنم . حال و هوای خوبی نیست این روزها ی من . خوبیه اینجا اینه که رفت و آمدش کمه , خیالت راحت وقتی می نویسی واسه دل خودت می نویسی اگرچه یه جای دیگه هم هست که این روزها جمله های خیلی کوتاه و فحش های رکیکمو اونجا توئیت می کنم خوبیه  اونجاهم اینه  حسابی تهنام .
قول داده بودم روزمره ننویسم حداقل اینجا ننویسم اما یه زمان هایی می خوایی یه چیزایی باشه حتی اگه تلخ حتی اگه آزار دهنده مرورشون کنی هیچی از روزات کم نباشن خوشالی حاضر و غم هم  حاضر عکس دونفره شون قشنگه .
 وبلاگ محسن آزرم رو  می خوندم راجع به فیلم های دوست داشتنی من صبت کرده بود "بیفور سان ست " "بیفور سان رایز" "تو دیز این پاریس " رسیده بود به شناختن آدم ها اینکه وقتی باهم آشنا می شیم همو بشناسیم کجا می تونیم ادعا کنیم همو شناختیم دوستی هامون و رابطه هامون بزرگ می شن با خودمون با سختی هایی که تحمل می کنیم با زمانی که می ذاریم و با چیزی که بدست می آریم . چقدر این قضیه برای من حل نشده مونده و چقدر از عمرم , احساسم رو درگیرش کردم . ( یه چیزایی نوشته می شه که بهتر پاک بشه )
بد جور سفره دلمو باز کرده بودم

هیچ نظری موجود نیست: