یکشنبه، شهریور ۲۷

به زندگی اعتراف میکنم

برقص با من
بروی نت ها
کلیدها
برقص روی گلبرگ ها
می شود باورکن
پرواز را تجربه کن
رهایی را
زندگی را
روزهای سخت را تاب بیاور
شنا کن در من
غرق می شوم در تو
چشم هایت را در چشم هایم ببین
اقرار میکنم
به دیوانگی
به روزهای سرشاراز نبودن و نیست شدن
به شناختن و نشناختن
به موسیقیی ,  هنر , خیابان , باران
من با باران زندگی میکنم
با بخار هوایش حلول میکنم
گیسوانم در باد رها می شوند و می رقصند
اوج می گیرد زنده می شود
زنانه می گردد
و روزی از راه می رسد
تن به تن باد بدهم
و رهایی را بی سنگینی نگاهی تجربه کنم
زندگی را مزه مزه کنم 
تا انتهای یک شب گردی با تو بمانم


هیچ نظری موجود نیست: