پنجشنبه، اسفند ۱۸

زن

امروز روز من نیست  چه تفاوتی دارد کی کجا اگر در دل تو اتفاقی نیوفتد اگر باورت همان باورهای قدیمی باشد هزار بار هم که بگویی مبارک یک هزارمش هم بر دلم نمی نشیند آن زمان که راحت بعد از هم خوابگی راهت را کج کنی ,  ته نگاهت هیچ باشد و پس از ارضای جسمت انگار این من نبوده ام آنکه ثانیه ها را قسمتی از خودت را با او قسمت کرده بودی هزار شاخه گل هم بیاوری حتی یک گلبرگش راضی ام نمی کند اگر مهرت را نبخشیده باشی اگر روح ات دل به روح ام نسپرده باشد نه روز من نیست یک روز نیست می تواند هر روز باشد هر لحظه باشد آن زمان که مردانه و محکم پای تمام لحظه ها ایستادگی می کنی ثانیه ها را صبوری می کنی تا برسد وقت زندگی آن زمان که می بازی دلت را با تمام علاقه بی انتظار شاید همان روز باشد 


پ ن : نیمه کاره